جدول جو
جدول جو

معنی مخفی کردن - جستجوی لغت در جدول جو

مخفی کردن
پنهان کردن نهان ساختن
تصویری از مخفی کردن
تصویر مخفی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
مخفی کردن
نهان کردن، پنهان کردن، پوشیدن، مکتوم داشتن
متضاد: برملا کردن، فاش کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تخفیف کردن
تصویر تخفیف کردن
سبک کردن سبکبار ساختن، کاستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخمر کردن
تصویر مخمر کردن
خازستن خازاندن سر شتن، بایا دانستن
فرهنگ لغت هوشیار
پاره پاره کردن دریدن: و زخمها پیاپی میزدند تا لباس وجود بر پیلان چنان مخرق و ممزق کردند که
فرهنگ لغت هوشیار
در هم ریختن آشفتن، گولاندن، تباهاندن درهم آمیخته کردن آشفته کردن: سلجوقیان بعد از شکست خصمان... جمله دیار خراسان آشفته و مخبط کردند، تباه کردن، پریشان عقل کردن
فرهنگ لغت هوشیار
اختیار دادن مختار کردن: خدای تعالی رسول فرستاد و ایشان رامخیر کرد
فرهنگ لغت هوشیار
روان کردن، انجام دادن، روا کاندن روان کردن، عمل کردن، بمرحله اجرا در آوردن، چیزی را در زمره چیزی دیگر محسوب داشتن: مرا با کوه تمکینی سر و کار است از قسمت که گر سیلاب خون گریمنگردد پیش او مجری. (تاثیر)
فرهنگ لغت هوشیار
کشتن هلاک کردن: اگر ماری و کژ دمی بود طبعش بصحراش چو ن مار کردندماری. (عسجدی. لفا اق. 526)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صافی کردن
تصویر صافی کردن
صاف کردن تصفیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخطی کردن
تصویر تخطی کردن
گذشتن در گذشتن تجاوز کردن: (تخطی از اوامر مکن)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخلع کردن
تصویر مخلع کردن
تنپوش دادن خلعت دادن
فرهنگ لغت هوشیار
رها کردن، نهفت گزیدن (نهفت خلوت) آبشتیدن خالی کردن، رها کردن: بوسیلت ایشاج وصلت و اشتباک قرابت شفیع شدند تا او را مخلی کردند و اقطاعاتی که داشت بر او مقرر گردانید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از منفی کردن
تصویر منفی کردن
نفي
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از منفی کردن
تصویر منفی کردن
Negate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از منفی کردن
تصویر منفی کردن
negar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از منفی کردن
تصویر منفی کردن
negieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از منفی کردن
تصویر منفی کردن
zaprzeczać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از منفی کردن
تصویر منفی کردن
отрицать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از منفی کردن
تصویر منفی کردن
заперечувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از منفی کردن
تصویر منفی کردن
ontkennen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از منفی کردن
تصویر منفی کردن
অস্বীকার করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از منفی کردن
تصویر منفی کردن
negare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از منفی کردن
تصویر منفی کردن
انکار کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از منفی کردن
تصویر منفی کردن
ปฏิเสธ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از منفی کردن
تصویر منفی کردن
kukanusha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از منفی کردن
تصویر منفی کردن
否定する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از منفی کردن
تصویر منفی کردن
否定
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از منفی کردن
تصویر منفی کردن
부정하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از منفی کردن
تصویر منفی کردن
olumsuzlamak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از منفی کردن
تصویر منفی کردن
membantah
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از منفی کردن
تصویر منفی کردن
नकारना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از منفی کردن
تصویر منفی کردن
להכחיש
دیکشنری فارسی به عبری